به گزارش امواج نیوز – حسین دهقان زاده : هر ساختار حاکمیتی برای نشان دادن و جریان داشتن روح دموکراسی در جوامع خود تلاش می نمایند تا با ابزارهای مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی مشارکت مردم در آینده سیاسی خود افزایش دهند. یکی از مهمترین این ابزارها انتخابات است ، انتخابات به عنوان عاملی برای تجسم بخشی به روح دموکراسی مدنی و نقش آفرینی مردم در انتخاب سرنوشت سیاسی خویش محسوب می گردد.
چند ماه مانده به انتخابات، جریانها و حزبهای سیاسی کشور در حال بسیج نیروهای خود برای کسب موفقیت بیشینه در دستیابی به کرسیهای مجلس شورای اسلامی هستند. نشانههای انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور در چند ماه گذشته آشکار شده که نشان میدهد دو جریان اصلی اصلاح طلب و اصولگرا آرام آرام برای رقابت سیاسی بر سر آرای صندوقهای انتخاباتِ پیش رو آماده میشوند ، از سوی دیگر، فراهم شدن فضای مناسب موجب ظهور تشکلهای سیاسی تازه شده است.
روشن است که هر دو جریان سیاسی کشور در ماههای اخیر اقدامهایی را در راستای چیدمان رقابتی و آرایش سیاسی خود آغاز کردهاند. در شرایط کنونی برای حضور در مجلس و به دست آوردن قدرت تاثیرگذاری بیشتر در عرصه فعالیتهای سیاسی همه جریانات نیازمند وفاق و انسجام درون گروهی هستند. به نظر میرسد همه احزاب این جریان با علم به این ضرورت، خواهان ارایه فهرستی مشترک هستند و میدانند که برای کسب موفقیت باید از قطار وحدت پیاده نشوند.
تا بوده سياست داخلي ايران را دو جريان راست و چپ تشكيل داده است؛ جريانهايي كه يكي موسوم به اصولگرايان است و ديگري اصلاحطلبان؛ اما در اين ميان چند سالي است برخي كه تكليفشان هنوز با خودشان مشخص نيست كه در كدام دسته و گروه قرار دارند و گاهي با اصولگرايان به مذاكره می نشينند و گاهي با اصلاحطلبان چاي می نوشند، تلاش دارند تا براي خودشان جايگاه و پايگاهي دست و پا كنند. اين طيف كه ظهور و بروزشان از انتخابات ۹۲ شروع شد و در جريان انتخابات مجلس دهم فعاليتشان به اوج رسيد اين روزها همت خود را به كار بستهاند تا از فضاي شكوه و شكايت امروز جامعه نهايت استفاده را ببرند. آنها چندان بدشان نميآيد براي اين روحيه دوگانه خود رسميت بخرند و آن را به عنوان «جريان سوم» به مردم عرضه كنند.
خیلیها این اصل را دارند که روی اسب پیروز شرط می بندند چون افراد دوست دارند که پیروز شوند بنابراین به کسی رأی میدهند که احتمال پیروزی آن را میدهند. برخی فکر میکنند اگر به کسی رأی بدهند که شکست بخورد، این به عنوان شکست خودشان تلقی میشود بنابراین برخی افراد -که کم هم نیستند- در لحظه وقتی به این یقین میرسند که فردی رای نمی آورد با خود می گویند پس چرا وقتم را تلف کنم و به او رای بدهم. علتش هم مسائل اقتصادی است. یعنی تودههای مردم به دلیل ناامیدی که از مدیریت جریانهای سیاسی مختلف دارند به این نتیجه رسیدهاند که این جریان سیاسی شبیه آن جریان است و فرقی با هم ندارند. این نگاه باعث میشود تا این افراد دیگر براساس ساختار تشکیلاتی و لیست های تعیین شده رای ندهند. آن زمانی برحسب لیست رای میدهند که آخرین لحظه بین دو جریان نهایتا به یک سمت بروند و یعنی تصمیمشان را سر صندوق بگیرند. ممکن است نتیجه این تصمیم اصلاح طلب باشد یا اصولگرا.
اما پرسش این است که غیر از این جریانات سیاسی و انتخاب بین آنها گزینه دیگری هم مگر هست؛ یعنی مردم به سراغ مستقلین خواهند رفت و آنها را برای ادامه کار برخواهند گزید یا دوباره به یکی از جریانات سیاسی اعتماد خواهند کرد؟ تاریخ سیاسی و حزبی پس از انقلاب نشان می دهند، مردم به جریان و گروهی اقبال خواهند کرد که متناسب با نیازهای آنان برنامه و شعار ارائه کنند؛ اما واقعا این بار «شعار» صرف به درد مردم نخواهد خورد، بلکه آنان به برنامه و عملگرایی نیاز دارند؛ موضوعی که هر یک از چهره ها و جریانات سیاسی بتوانند آن را برای مردم باور پذیر کنند، در انتخابات موفق خواهند بود.
مردم باید با هوشیاری افراد صالح و توانمند را انتخاب كنند و افراد صالح نیز باید در مسیر خشنودی خداوند متعال ، امان زمان(عج) ، مردم و رهبری حركت كنند. یكی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی ، تربیت انسان برای حضور در جامعه اسلامی است که در این مسیر انقلاب به فكر معیشت مردم نیز بوده است.
دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی از همان روزهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با به راه انداختن غائله های گوناگون قومی و قبیله ای و تحمیل هشت سال جنگ تلاش كردند كه انقلاب را با شكست مواجه كنند. آن ها از هیچ تلاشی برای از بین بردن نظام كوتاهی نكرده اند ولی امروز با گذشته تفاوت های بسیاری دارد چرا كه در ابتدا دشمن پشت دروازه های شهرهای ما ایستاده بود ولی امروز به لطف استقامت و ایستادگی مردم ، دشمنان چاره ای جز عقب نشینی نداشته اند.