به گزارش امواج نیوز – قدرت مظاهری : اگر تابحال گذرتان به عسلويه نيفتاده و آن را از نزديك نديده ايد، به شما حق مي دهم كه بسيار ساده و سرسري از سطور اين يادداشت بگذريد و شايد هم پس از خوانش سطر اول يا دوم آن، قيد مقاله را زده و به سراغ عناوين رنگ و لعاب دارتري برويد. عناويني نظير رقص دختركان مدارس با صداي خواننده اي زيرزميني، پوشش ملانيا ترامپ در آخرين سفرش به خاورميانه، پسران و دختران بي حجاب سد لفور و قس عليهذا!
با اين حال همه ي سعي خودم را چنان براي اجمال و خلاصه گويي مطلب به كار مي گيرم كه زمان زيادي از وقت شما را نگيرد.
اصطلاح پرطمطراق و دهان پركن پايتخت انرژي ايران را زياد شنيده ايد. اين عبارت و اصطلاح، خصوصا در فصول سرد سال كه سرمايي كشنده و زمهرير بخش وسيعي از اين آب و خاك را فرا مي گيرد، توسط سياستمداران، دولتمردان و و مديران ارشد دستگاه هاي اجرايي تكرار و بازتكرار مي شود. گاز صادره از عسلويه كه ميعانات آن بعنوان بخشي از صادرات غيرنفتي در سبد درآمدهاي كشور قرار مي گيرد، مستقيما وارد خانه هاي شهروندان شده و از گزند زمستان در امان شان مي دارد. با اين حال با عبور از روزهاي سرد، پايتخت انرژي ايران نيز رنگ مي بازد و دوباره نام قديمي اش را به خود مي گيرد. نامي كه برخلاف تصور همگاني، تلخ، كشنده و سمي است!
آلودگي هاي آب، خاك و آسمان، شاخص هاي تفكيك ناپذير اين قطعه از سرزمين مان به شمار مي روند و شعارها و فيگورهاي رسانه اي صاحبان صنايع اين منطقه، نمايندگان دولت و سازمان محيط زيست، بيش از آن كه به واقعيت نزديك باشند، تشابه زيادي به يك شو و نمايش سرگرم كننده دارند.
حضور آقاي روحاني بعنوان رئيس جمهور و اصيل ترين مجري قانون اساسي– خصوصا اصل پنجاهم آن (محیط زیست) – در سفر اسفند ماه ۹۷ خود به كنگان و وعده تشكيل كميته ملي ساماندهي محيط زيست عسلويه بعنوان بخشي از مطالبات افكار عمومي اين منطقه، نشان دادن در باغ سبزي بود كه عطش رو به فوران دوستداران محيط زيست و دلواپسان وضعيت بحراني اين منطقه را براي مدتي كوتاه فرو نشاند، اما پس از قريب سه ماه كه از آن وعده مي گذرد، نه تنها كميته اي در سطح ملي براي ساماندهي اين مهم تشكيل نشده، بلكه شركت ها و صنايع موجود در آن را واداشت تا بي پرواتر از قبل و بدون هيچ هراس و واهمه اي به پمپاژ شديدتر سموم و آلودگي هاي خود به آب، خاك و آسمان مشغول شده و در مسابقه اي عجيب و رقابتي نفسگير، با پوتين هاي سياه و زمخت شان بر روي اصل پنجاهم قانون اساسي محكم تر رژه روند!
مديران ارشد دولت و حتي ائمه ي جمعه و جماعات نيز با ناديده گرفتن اصل موضوع – كه منجر به نابودي طبيعت اين جغرافيا شده است – تمام تلاش و سعي خود را در موضوعات فرعي و بي ارزش منازعه و جدال با همسايگان براي توزیع حق آلايندگي مصروف داشته و كليت مسئله كه معضل حل ناشدني افزايش روزافزون آلودگي و پخش و اشاعه ي شبانه روزي آن و همچنين تهديد فزاينده ي گسترش حوزه ي نفوذ آلودگي را شامل مي شود، به دست فراموشي سپرده اند.
انگار شالوده و متن اصلي وعده اسفند ماه رئيس جمهور مبني بر تشكيل كميته ملي ساماندهي محيط زيست اين ديار آشفته و دود زده، انگشت نهادن بر نقطه ضعف تاريخي مردمان اين ديار يعني عدم مطالبه ي حقوق كلان و راضي شدن و بسنده كردن به مسكّن هاي موقتي نظير تزريق اسكناس در جهت تامين معاش ساكنان بود كه به اندك اشاره اي مورد اقبال خواص و عوام اين منطقه قرار گرفت.
دريغ و افسوس كه تلاش براي بهبود وضعيت كنوني و اجماع نخبگان و صاحبنظران در جهت كاهش اين ميزان از آلودگي با استناد به وعده رئيس جمهور، جاي خود را به خط و نشان كشي هاي نازل استاني و منطقه اي داده و به جاي اينكه از اين فرصت تاريخي در راستاي زدودن رنگ سياهي از آسمان اين منطقه استفاده شود، صرفا و صرفا بر جنبه هاي اقتصادي آن تاكيد گرديده و اصل موضوع، قرباني فرعيات و حواشي گول زننده ي آن شده است.
تريبون داران، مديران ارشد دولتي و ائمه جمعه و جماعات استان و منطقه را دعوت مي كنم تا در يكي از همين شب هايي كه به محاسبه ي ارزش ريالي سهم آلايندگي حوزه ي مديريت شان نشسته اند، سري به عسلويه بزنند تا با ديدن سرفه هاي زشت و سياهِ دمنده هاي آلودگي، هجوم مرگ آفرين انواع و اقسام آلاينده هايي را شاهد باشند كه در صورت ابتلاء به آنها، هيچ ريال، تومان و دلاري قابليت علاج آن را نخواهد داشت. / منبع: خلیج فارس
